دلش گرفته از زمونه، اشک می ریزه به هر بهونه
کی میدونه چقد دلم هواتو کرده
چقد دلم اسیر درده ،بزار یه کم دورت بگرده
آقا من خودم می دونم لایق این حرفا نیستم
خیلی حرف که بیامو روبرو ضریح بایستم
چی کشیدم چند سال کربلا ندیدم
خدا می دونه که بریدم هیئت خونه ی امیدم
من شنیدم یه قطره اشک برات بریزم
به پیش مادرت عزیزم ،فدای عشقت همه چیزم
هر چی دارم از تو دارم، همه دارایم حسینه
همین که برات اشک بریزم ،بزنم برات به سینه
تو رو دارم دیگه چی می خوام چی ندارم
به هر کجا که سر بزارم از کربلا سر در میارم
بی قرارم یکی دو خط روضه بخونم
دردت به جونم آقاجونم چطور بیارم به زبونم
بمیرم آبت ندادن ،بمیرم کفن نداری، بمیرم حتی به پیکر کهنه پیراهن نداری
وای ..وای... حسین
نظرات شما عزیزان:
واقعا متن زیبایی است.
موضوعات مرتبط: اشعاری درمورد امام حسین (ع) ، ،
برچسبها: